ریحانهریحانه، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

ریحان جیگر

سرما خوردگي بد موقع

1391/6/24 23:38
نویسنده : مامان جون
131 بازدید
اشتراک گذاری

اي بابا

دختر گلم، وقت گير آوردي؟سوال

از ديشب تا حالا ريحانه جونم سرما خورده عینک

همينجوري هم آب چشم و بيني اش سرازيره، بميرم كه از بس بيني ات رو با دستمال پاك كردي دورش زخم شدهناراحت

فقط اميدورام كه زود زود خوب بشي ، تا قبل از شروع مدرسه هاقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نفس طلایی
24 شهریور 91 23:40
عزیزم واسه چی خاله ؟
راستی به جای دستمال بهش پنبه بده تا زخم نشه کرم هم بزن


نمي ذاره كرم بزنم. گريه مي كنه كه مي سوزه
مامان نفس طلایی
24 شهریور 91 23:46
الهی فداش اره واقعا می سوزه خوب


قربانت
مامان نفس طلایی
25 شهریور 91 0:06
کجا رفتی ؟ بخوابی ؟ راستی فردا میاین تهران انشالله؟


نه بابا هستم. فرداصبح كه بايد برم مدرسه ريحانه. شب شايد بيايم
مامان نفس طلایی
25 شهریور 91 0:09
منم صبح باید برم یونی ... اصلا حال ندارم .... خداااااااااااااااااااااااا



خدا قوت. كمر همتت رو ببند و يه يا علي بگو (البته يا عليت رو به جاي منم بگو)
سارا
25 شهریور 91 0:15
الهی فدای ریحانه جیگر
مواظبش باش مامانی
راستی امروز از شهر شما رد شدیم



واقعا؟؟؟؟ رد شدين و اينجا نيومدين؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان نفس طلایی
25 شهریور 91 0:18
یا علی ....
یاد حرم افتادم شب اخر ... اون عطر که هیچ وقت بوش یادم نمیره .. کاش دوباره می رفتیم ... کاش ....


کاش
مامان نفس طلایی
25 شهریور 91 0:20
شبت پر از ستاره
می بینم سارا هم بیداره


شاعر هم که شدی
مامان نفس طلایی
25 شهریور 91 0:28
چقدر دیدگاهت جالب بود .... دقت نکرده بودم به قافیه اش
زینب
25 شهریور 91 0:33
الاهی خاله فدات که سرما خوردی ایشالا زودی خوب بشی


ممنونم خاله جونم
زینب
25 شهریور 91 0:34
خواهر جون یه تشکر ویژه بهت بدهکارم محسن قبول کرد بریم حرم ویژه دعات میکنم


وای ممنونم
مامان ساجده
25 شهریور 91 1:02
سلام عزیزم انشاالله زودتر خوب بشی به وبلاگ پسر منم سر بزنید خوشحال میشم پسر من تو جشنواره ماه رمضان سها شرکت کرده اگر دوست داشته باشید به وبلاگش بیاید و بهش رای بدید ممنون میشم
سارا
25 شهریور 91 12:19
میبینم که خواهرا دارن درد دل میکنن؟ آره عزیزم رد شدیم رفتیم کاشان
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ریحان جیگر می باشد