ریحانهریحانه، تا این لحظه: 17 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

ریحان جیگر

شب قدر

1390/6/4 0:25
نویسنده : مامان جون
155 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیزم چند روزی میشه که برات ننوشتم. تو این چند روز خیلی اتفاقا افتاد. از جمله اینکه شبهای قدر رو پشت سر گذروندیم. شب نوزدهم و شب بیست و یکم رو  رفتیم گلزار شهدا که آقای پناهیان اونجا برنامه داشت و خودش از اول تا آخر دعای جوشن کبیرو خوند . خیلی قشنگ می خونه یعنی وسط فراز ها کلی مناجات می کنه اونم خیلی قشنگ . تو هم که خیلی علاقه نشون میدادی از ساعت 10 شب لباس پوشیده بودی که بریم ولی چون ما می دونستیم که تا سحر خسته می شی ساعت دوازده این طورا رفتیم . که البته بگم که بازم آخراش خسته شده بودی و همش می گفتی بریم خونه و منم که برات بالش برداشته بودم هر چی بهت می گفتم بیا بخواب حرف گوش نمی دادی .اما شب سوم که خیلی هم خوابت میومد تو خونه خوابوندمت و دیگه بیرون نرفتیم و از تلویزیون برنامه های حرم رو می دیدم . امیدوارم که خدای بزرگ و بخشنده و مهربون گناهای هممون رو بخشیده باشه و خودش هم به هممون کمک کنه که دیگه بنده های خوبی براش باشیم . امیدوارم خدا خودش عنایت ویژه ای کنه که تو هم از بنده های خیلی خوبش بشی و حافظ قرآن بشی. لبخند

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ریحان جیگر می باشد